جدول جو
جدول جو

معنی تهمت آلود - جستجوی لغت در جدول جو

تهمت آلود
(تُ مَ)
تهمت زده. تهمت کش. تهمتی، قریب به معنی هم. (آنندراج). بدنام و منسوب به گناه و عیب و بدگمان. (ناظم الاطباء) :
نیستم یکدم جدا از تو عبث
تهمت آلود جدائی گشته ام.
منیر (از آنندراج).
رجوع به تهمت آلوده شود
لغت نامه دهخدا
تهمت آلود
پلمس آلود
تصویری از تهمت آلود
تصویر تهمت آلود
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شهوت آلود
تصویر شهوت آلود
آنچه آمیخته به شهوت و هوس باشد، آلوده به شهوت
فرهنگ فارسی عمید
(تُ مَ دَ / دِ)
متهم. تهمت آلود:
چهره و رنگ و رخ و عادت آبا سپرند
تهمت آلوده نگردند به دیگر نسبی.
منوچهری.
رجوع به تهمت و تهمت آلود شود
لغت نامه دهخدا
آلوده به شهوت
لغت نامه دهخدا
تصویری از شهوت آلود
تصویر شهوت آلود
آن که به سهولت آلایش یافته شهوت پرست
فرهنگ لغت هوشیار
شهوت آلوده، شهوتبار، شهوتناک، هوس آلود، هوسناک
فرهنگ واژه مترادف متضاد